مقصد همان رهست با کمی تبدیل ...

 

ذره ای هم خلوت خورشید عالم کی شود ...

 

حال غریبی دارم

 

می فهمم که دارم سر می خورم !

 

مطمئنم که سر خوردم !

 

اصلا یادم نمیاد که چی شد که به سایت عمره سر زدم .

 

انگار یه عادت شده بود توی روزهای داغ خرداد

 

 گاه و بیگاه سراغ لبیک دات کام بروم .

 

هنوز نگاه نکردم اما اشکی است که جاری

 

می شه ...دلی است که می لرزه و قلبی است که

 

بیشتر از همیشه بودنش را به رخ می کشه ...

 

قرآن را باز می کنم تا آرامم کنه :

 

((ای محمد بگو  هرگاه بندگانم درباره من از تو

 

 می پرسند :هان که من سخت نزدیک هستم و نیاز

 

 خواهنده راهرگاه مرا فرا می خواند برآورده

می سازم ...

بقره /  ۱۸۶ ))

 

صفحه زرد رنگ مشخصات مسافرین باز می شه ...

 

شماره کارت ملی  را می خواد ...می نویسم

 

باز هم همه چیز مثل توی زیارتگاه علی بن مهزیار

 

 میشه ...همه چیز می لرزه ...

زلزله به پا میشه ...اما کسی نمی ترسه ...

 

کسی  فرار نمی کنه ...هنوز تا یوم تبلی السرائر

 

خیلی راهه ؟!!

 

توی صفحه زرد فقط یه چیز برایم آشنا بود

 

اون هم اسم خودم :

 

نام زائر ....

نام پدر ...

کد کاروان ۸۳۰۵۹-۲

ایستگاه پروازی مشهد

تاریخ پرواز ۱۹/۴/۸۶

هتل مکه اشپیلیا

هتل مدینه جوهره العاصمه

مدیر کاروان جعفر طالبیان شریف

روحانی کاروان حجت الاسلام حاج احمد ترابی

و....

 

 

                        

 

 

مقصد کجاست ؟

پرسیدم . او گفت :راه !

مقصد همین تلاش قدم هاست ، گیرم به اشتباه .

                                         سیمین بهبهانی  

 

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
محمود گرجی 31 خرداد 1387 ساعت 17:06 http://mahmood-gorji.blogfa.com

سلام.

نیره 2 تیر 1387 ساعت 23:51 http://hamghadam.blogfa.com/

سلام دوست عزیز...نام هتل های من هم همان ها بود... حیف... چه زود یک سال گذشت... خوشحال می شم به من سر بزنی...لینکت می کنم...

نیره 2 تیر 1387 ساعت 23:54 http://hamghadam.blogfa.com/

یعنی لینکت رو اصلاح می کنم...

قرار شبانه 11 تیر 1387 ساعت 19:34

از اینکه کعبه نمایان شود ز ره منشین

که نیم گام جدایی هزار فرسنگ است

سلام و عرض ادب. نمیدانم این وبلاگ را نگاه میکنید یا نه؟ اما بر حسب اتفاق داشتیم نام خانوادگی مبارکمان را در گوگل سرچ میکردیم که از قضا چشممان به جمال وبلاگتان و نام طالبیان شریف و ترابی روشن گشت. آخر میدانید ایندو یکی عموی ماست (طالبیان شریف) و دیگری پسرخاله مان (حاجی ترابی). خب مسلما خیلی سفر خوبی بوده. میتوانم تصور کنم حج رفتن با ایندو چقدر میتواند لذت بخش باشد.
بگذریم...
ما هم وبلاگی داریم که سفره دلمان است.
اگر دوست داشتید سری بزنید.
ارادتمند: حمیدرضا شریف

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد